به گزارش مجله خبری نگار، خانمی هستم ۴۳ ساله. دو فرزند دارم. پسرم بعد از طلاقم، پیش پدرش است و دخترم پیش خودم. دوباره ازدواج کردم. اصلا حوصله هیچ کاری را ندارم. من تنبل نیستم، در گذشته تمام کارهای زندگیام را انجام میدادم. یک سال است که حالم اصلا خوب نیست. شب خواب ندارم و استرس شدید دارم. لطفا راهنماییام کنید.
طبق پیامی که داده اید یک طلاق و جدا شدن از زندگی و نبودن پیش پسرتان برای تان در زندگی پیشآمده که میتواند خیلی رنجآور باشد. بعد از چندین سال زندگی و داشتن همسر و دو فرزند این زندگی دچار فروپاشی شده و احساس بدی به شما دست داده ولو این که بعد هم دوباره ازدواج کردهاید.
چه باید کرد؟
در وهله اول باید گفت که گاهی اوقات بیحوصله شدن و... فقط بُعد روحی و روانی ندارد. شاید یک مشکل جسمی باشد. مثلا اختلال در کارکرد هورمونها یا کم خونی و... پس سعی کنید یک چکاپ پزشکی انجام دهید، اما یک سری راهکارهای عمومی برای غلبه بر بیحوصلگی هم وجود دارد. در قدم اول، هر روز یک کار غیرمعمول انجام دهید. مثلا انجام دادن کاری که در روال روزانه شما نیست، مانند خرید یک مدل خوراکی جدید از مغازه جدید، خواندن یک کتاب جدید، رفتن به سفر یا....
وقتی بیحوصله و پر از تنش هستید، ممکن است خود واقعیتان را از یاد ببرید و اعتماد به نفستان را از دست بدهید. هستند کسانی که به خوبی شما را میشناسند؛ از آنان بخواهید که بهترین خصوصیاتتان را به شما یادآوری کنند. احتمالا شگفتزده میشوید. آشتی کردن با خود واقعیتان و به یاد آوردن محاسنتان باعث میشود به خودتان افتخار کنید و از آن جایی که احساس افتخار و هیجان و اشتیاق ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، بیحوصلگیتان کمتر خواهد شد.
گفتهاید که پسرتان با پدرش زندگی میکند. باید شرایطی را فراهم کنید که او هر از گاهی، امکان دیدار با شما را داشته باشد. دخترتان هم باید بتواند با پدرش دیدار کند. این دیدارها - اگرچه ما اطلاعات کافی درباره شرایط شما و شوهرتان نداریم-، اما به خوب شدن حال شما و فرزندانتان کمک شایانی خواهد کرد.